تو میگی من اونو کشتم؟/ تک داستان منتخب هوشنگ گلشیری
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۳۳۱۰۶
به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، «تو میگی من اونو کشتم؟» از چهار داستان طاقت حرف راستو داری، در امتداد پل، فنجان آبی، تو میگی من اونو کشتم؟ تشکیل شدهاست. این مجموعه از داستانهای شاخص احمد غلامی است که جز ریتم تند روایت که شاخصه سبک داستانی اوست، به دلیل دیالوگمحوربودن بسیار مورد توجه قرار گرفت و بهعنوان تکداستان منتخب دوره پنجم جایزه ادبی هوشنگ گلشیری شناخته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۳۸۴ در نشر افق منتشر شده بود و در این سالها چندین بار تجدیدچاپ شده است.
احمد غلامی روزنامهنگار و نویسنده ایرانی است. احمد غلامی (متولد ۱۳۴۰) در ساوه زاده شد و به دلیل شغل پدرش، در دوران کودکی در شهرها و روستاهای زیادی به سر برد. او روزنامهنگاری را در سال ۱۳۶۰ با روزنامه اطلاعات آغاز کرد. دوران سربازی غلامی در جنگ گذشت و به همین دلیل جنگ موضوع بسیاری از آثارش شد.
کتابهای آدمها، داستانهای بادآورده، جیرجیرک، کفشهاش شیطان را نپوش و این وصلهها به من میچسبد تعدادی از آثاری است که توسط این نویسنده تالیف شدهاست.
قسمتی از متن کتاب
«چشمم به نیزار بود، صدای شکستن نیها رو که شنیدم، برگشتم و شلیک کردم، تو میگی من اون رو کشتم؟»
«خرتوخر بود. از زمین و آسمون خمپاره میاومد. یه طرف این خاکریز رو هم دشمن گرفته بود. جنگ تن به تن بود. اولین بار بود که مجبور بودم بکشم یا کشته بشم. رفتم توی یه گودال، ولی فایده نداشت. آخر خط بود. گلوله بود که از بالای سرم میگذشت. رفتم تو کانالی که میخورد به تنگه ابو غریو... بوی جنازه اومد. »
«بیخیال، حرف رو بزن.»
«چند دقیقه اونجا نشستم و خودم رو خالی کردم. دیدم هیشکی به هیشکی نیس، راهم رو گرفتم و برگشتم عقب... بذار برم خاکش کنم. سرفرصت بقیهاش رو میگم.»
«تمومش کن بعد برو...»
«تنگه بوغریو پراز درختچههای سبز بود. دراز کشیدم، صدای پرندهها میاومد. از جاده تدارکاتی هم فاصله داشتم، حتی صدای ماشین هم نمیاومد. زمین ماسهای بود، معلوم بود که بهار تنگه پر از آب میشه یه باریکه آب هم از لای نیزار میگذشت. بلند شدم و دنبال آب راه افتادم. کاری نداشتم، دلم میخواس یه جوری سر خودم رو گرم کنم... تو فکرمیکنی این یارو رو من کشتم؟»
«چه فرق میکنه؟ میخوای برم یه خشاب روش خالی کنم به همه بگی من اون رو کشتم؟ دهن ما رو سرویس کردی...»
«چرا شاکی میشی؟ این بو کلافهام کرده، اگه صبح خاکش میکردم همهچی تموم میشد.»
«تموم میشد؟»
مجموعهداستان تو میگی من اونو کشتم؟ با ۹۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۳ هزار تومان توسط انتشارات پیدایش منتشر شد.
برچسبها احمد غلامی کتاب کتابخوانیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: احمد غلامی کتاب کتابخوانی احمد غلامی کتاب کتابخوانی احمد غلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۳۳۱۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
هادی خورشاهیان، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان به بهانه برگزاری رویداد بزرگ نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ که بار دیگر علاقهمندان به کتاب را راهیِ مصلای امام خمینی (ره) میکند، سه رمان نوجوان «مأموریت فلامینگوها»، «همه سیبها زمین را دوست دارند» و «چشمهای فسفری» را برای خرید از نمایشگاه به نوجوانان پیشنهاد کرد.
«مأموریت فلامینگوها»
این کتاب به قلم طاهره مشایخ از سوی انتشارات چاپ و نشر بینالملل منتشر شده است. داستان این رمان نوجوان در زیستبوم شمالی کشور رقم میخورد و با محوریت چند نوجوان است که قرار است یک کار بزرگ بکنند. داستان دستهای از فلامینگوها را روایت میکند که میخواهند به خاطر یونس، خودشان را به رشت برسانند؛ آن هم درست زمانی که ویروس کرونا تازه وارد ایران شده و همهجا قرنطینه اعلام شده است. فلامینگوها کنار دریا جلسه میگذارند و یونس و امیر برای این مأموریت انتخاب میشوند. ضمنِ حوادث و ماجراهای داستان در دنیای پر از هیجان نوجوانی، نویسنده به معرفی و بیان قهرمانیهای میرزا کوچکخان، بزرگترین شخصیت مبارز گیلانی نیز میپردازد.
«همه سیبها زمین را دوست دارند»
این کتاب، رمان نوجوانی به قلم آویسا شرفی است که زیر نظر شورای طنز انتشارات مهتاب (واحد کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) تهیه و تولید شده است. داستان این اثر با این خبر شروع میشود که چند معلم غیبت داشته و به مدرسه نیامدهاند و کسی نمیداند چه اتفاقی برای آنها افتاده است.
«چشمهای فسفری»
این اثر را مهیندخت حسنیزاده نوشته و انتشارات قدیانی منتشر کرده است. در معرفی این اثر آمده است: خانهخرابه سالهاست جزء اصلی محله است. موقع آدرسدادن میگویند، «همان کوچهای که آخرش میرسد به خانهخرابه» ولی هیچکس نمیداند این خانه کی ساخته شده و صاحب اصلیاش کیست…. نادر بعد از اینکه پدرش را در درگیری با پلیس از دست میدهد همراه مادر و خواهر کوچکش به محلهای جدید نقل مکان میکنند؛ جایی که به قول مادر نادر به حد کافی از محله قبلی فاصله دارد و بچههایش میتوانند به دور از بدنامی پدر زندگی کنند.
به گزارش ایبنا: نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ با شعار «بخوانیم و بسازیم» ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه در مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران